تعریف و حیطه کاری طراحی داخلی
در کشور ما هنوز رشتهای مستقل برای این گرایشی که طراحی داخلی نامیده میشود وجود ندارد. با این حال معماران، طراحان صنعتی و طراحان صحنه و گاه طراحان گرافیک و نقاشان فعالیتهایی در زمینه طراحی داخلی انجام داده و میدهند اما از آنجا که مدیریت نهایی فضا و مسولیت کار تمام شده، با مهندسان معمار است، گاه طراحی داخلی نیز بر عهده این گروه قرار میگیرد.
معماران به خاطر این ارتباط تنگاتنگ، اغلب در زمینه طراحی صنعتی نیز (تا پیش از ایجاد رشته مربوطه) پیشرو بودهاند و در عمل وظایف طراحان صنعتی امروز را انجام میدادند. این وضعیت به ویژه در عصر شکوفایی صنعتی و الزام تولید محصولات نوآورانه، در کشورهای غربی دیده میشود. در کشورهای پیشرفته سالهاست که طراحی صنعتی و طراحی دکوراسیون داخلی ، دکوراسیون منزل و دکوراسیون مغازه ، بازسازی ساختمان ، دکوراسیون فست فود و دکوراسیون رستوران برای خود رشتههایی مستقلاند.
واقعیت آن است که در کشور ما، هنوز بسیاری از مردم گمان میکنند که طراحی داخلی تخصصی لوکس و تزیینی است، در حالی که مقوله طراحی (دیزاین) امروزه کاربردی بسیار وسیع یافته و از اصولی علمی و مهندسی برای ایجاد بیشترین آسایش و ایمنی پیروی میکند. ارگونومی، آکوستیک، شبکههای کامپیوتری، بهداشت کار، روانشناسی محصول، سیستمهای الکترونیکی و بیسیم، ایمنی، تاسیسات مدرن، استفاده بهینه از فضا و سطح و مانند آن، از مقولاتی هستند که امروزه در طراحی داخلی بسیار مورد توجهاند.
زمانی بود که طراحی معماری و دکوراسیون داخلی مانند نقاشی، موسیقی و ادبیات از اصول کلاسیک چندصد ساله تبعیت میکرد و هنرمند به کسی گفته میشد که بر طرحها و نقشهای متعلق به سبکهای گوناگون اشراف داشت؛ اما ذائقه به وجود آمده ناشی از تولید انبوه، نیاز به الگوهای نوین برای زندگی جدید و تحولات بزرگی که در مفهوم سبک به وجود آمد، موجب اشاعه معانی و مفاهیم تازهای در همه عرصههای هنری شد و در نتیجه نقد هنری تبدیل به کاری دشوار و پیچیده گردید. دیگر نمیشد و نمیشود به سادگی درباره ارزشهای یک اثر هنری سخن گفت. منتقد نیز مانند طراح مجبور به کشف ویژگیهای اثر هنری است و به میزان او باید به جهانبینی و اصول زندگی جدید، حساسیت و آگاهی داشته باشد.
به همین شکل در طراحی داخلی، شاید یافتن یک الگوی عمومی برای آثار امروزی کار دشواری باشد. با این حال میتوان طراحی داخلی امروزی را در دو گروه عمده مشاهده کرد: کلاسیک و مدرن.
طراحی داخلی کلاسیک به طور عمده یک سلیقه مردمپسند است و بیشتر مربوط به اصول دکوراسیون داخلی قصرهای لوییهاست و در انواع اصیل و دقیق هنوز کاری قابل ستایش است. اما آنچه دیده میشود رویکردی گرانقیمت و گاه ارزانقیمت است که از طریق اضافه کردن عناصر تزیینی به عناصر ساختاری تبدیل میشود و تلاش فراوانی برای پنهان کردن معایب اجرا و جزییات صورت میگیرد. ایده کلی در این نوع طرح ها عبارت است از روی هم گذاشتن تزیینات و همیشه چیزی به چیز دیگر اضافه میشود. شاید اقبال عامه مردم به این طرحها به علت درک سریع آنها از روی فرمهای شناخته شدهای باشد که در ذهن به آنها عادت دارند. در چنین طرحهایی نمادها تنها بار بصری دارند و به راحتی قابل درک و ارزیابیاند. از طرف دیگر میدانیم که این گونه طرحها زمانی نشانه ثروتمندی و تعلق به لایههای روشنفکری و بالاتر جامعه بوده است و نیز میدانیم که پزها و مدهای روشنفکرانه همیشه با سالها تاخیر به زندگی مردم کوچه و بازار منتقل میشود.
در حالی که در طراحی دکوراسیون داخلی ، دکوراسیون منزل و دکوراسیون مغازه ، بازسازی ساختمان مدرن (از نمونههای خاص بگذریم) تنها به آسایش فیزیولوژیک فرد استفاده کننده فکر میشود. فرمها و حجمها به شکل عریان، ساختار خود را به نمایش میگذارند و اهدافی عالی و خیالی را دنبال نمیکنند. این گونه است که کار طراحان مدرن به مراتب دشوارتر است. کشف نشانههای خاطرهانگیز در چنین محصولاتی دشوار و پیچیده است و بیش از آنکه تحت تاثیر فرمها و شکلهای کلاسیک باشند دارای علائمی از اندیشههای جدیدند.
احساس ناشی از یک مبلمان مدرن، متعلق به حس روزمره زندگی ماشینی ماست که ساعتهای زیادی از آن را در ترافیک و به حالتی عصبی طی میکنیم. پیداست که در چنین اوقاتی از زمان، نمیتوان سوار بر خودرویی مدرن در حالت عصاقورتداده، بر صندلی لویی چهاردهم به تماشای مناظر دلربای شهری (!) پرداخت. شاید در یک کلام بتوان طراحی مینیمال را فرزند طراحی مبلمان مدرن دانست. اولین مدرنیستها نوعی ناب (Pure) از معماری را به نمایش گذاشتند که دستمایه طراحان امروز در تمام شاخههای هنرهای کاربردی شدهاند.
به همین ترتیب، دو دیدگاه ماشینی و دستی یا صنعتی و سنتی را میتوان در طرح داخلی خانهها، دفاتر، کارگاهها و فضاهای عمومی پیگیری کرد. بیشتر کارفرماهای متمکن به دلیل علاقه خاصی که به داشتههای خود دارند برای انگیزش احساس رقابت و احساس قدرت در حیطه خصوصی خود اغلب خانههایی با طرحهای پرنشانه را میپسندند و استفاده از حسهای پیچیده (اما فرمهای ساده) را به سختی میپذیرند. شاید به این دلیل که سادگی فرمها ممکن است مخاطب (=مهمان) را در مورد ثروتمندی مالک به شک اندازد! در حالی که طراحی داخلی مدرن بیشتر بر کیفیت فوقالعاده مواد، کیفیت بالای اتصالات آنها به هم، و ایده جذاب و هنرمندانه تاکید دارد. مواد و مصالح در این گونه طرحها تحت نظارت و در شرایط کارخانهای تولید میشود و اندازهها و ابعاد باید در هماهنگی کامل با فضای معماری باشد یعنی لازمه کار دقتی فوقالعاده است و تمام مراحل باید توسط افرادی خبره و علمی انجام شود. امید است که با رویکردهای نویی که به صورت پایهای در جامعه در حال شکلگیری است هم بیشتر چنین فضاهایی خلق شود هم کارفرماهایی اندشمند و هنرپرور را بیشتر بتوان سراغ گرفت و نهایتا طراحان و مهندسان دلسوز، دقیق و متعهد بیشتر به کار گمارده شوند.
دکوراسیون داخلی ، دکوراسیون منزل و دکوراسیون مغازه ، بازسازی ساختمان ، دکوراسیون فست فود و دکوراسیون رستوران